واقعه انهدام پرواز شماره ۶۵۵ برخاسته از بندرعباس در تمام رسانههای جهان بازتاب پیدا کرد. ایالات متحده آمریکا نسبت به مرگ ۲۹۰سرنشین ابراز تاسف کرد و ضمن پذیرش پرداخت غرامت، مشخصا جمهوریاسلامی را مقصر این اشتباه تاریخی خواند که در محوطه جنگی و مورد مناقشه نظامی، اجازه پرواز به هواپیمای مسافربری صادر کرد و از طرفی دو جنگنده نظامی در دو سمت بال آن هواپیمای مسافربری پنهان شده بودند.
پس از شلیک ناو آمریکایی یواساس وینسنس به هواپیمای مسافربری و همچنین پایان جنگ ایران و عراق بزرگترین تنش دریایی پس از جنگ جهانی دوم کاهش پیدا کرد؛ اما تنشهای لفظی و شلیکهای هشدار ادامه داشت.
شکایتهای رسمی دو کشور از همدیگر در دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه منجر به عقبنشینی ادعا در هر دو سمت شد. دو کشور بیرون از دادگاه به مصالحه رسیدند. ایران، ایالات متحده را متهم به شلیک عمدی به هواپیمای مسافربری کرد و آمریکا نیز جمهوریاسلامی را به استفاده نظامی از سکوهای نفتی متهم کرد.
پس از پایان جنگ ایران و عراق، جمهوریاسلامی متعهد شد که در دریا به نفتکشها و کشتیهای تجاری و باری حمله نکند. از آنجایی که ایران به دلیل ادامه جنگ دچار آسیبهای مالی شدیدی شده بود و به دلیل اقدامات نقض حقوقبشر در زندانها و اعدامهای دستهجمعی از سوی مجامع بینالمللی تحت فشار بود، تصمیم گرفت در جنوب ایران نسبت به تعهد خود یعنی عدم حمله به کشتیها و نفتکشها، رعایت بیشتری انجام دهد؛ با این حال شناورهای جمهوریاسلامی بارها از خط مرزی دریایی عبور و به همین دلیل بارها از سوی نیروهای آمریکایی اخطار رادیویی و حتی شلیک هشدار دریافت کردند.
نیروهای آمریکایی نیز چندینبار وارد آبهای مرزی شدند و به همین دلیل جمهوریاسلامی نیز رفتار متقابل نشان داد؛ هرچند با هر واکنشی رژیم تلاش میکرد آن را فتحی در مقابل قدرت برتر دریایی جهان نشان دهد.
تقویت ناوگان پنجم آمریکا در بحرین و تنگههرمز
یکی از استراتژیکترین مناطق تجاری جهان تنگه هرمز است که بین سواحل ایران و امارات متحدهعربی قرار دارد و به دلیل حساس بودن این نقطه دریایی، کشورهای دوست و همپیمان نظامی و سیاسی ایالات متحده، حضور آمریکا در این منطقه دریایی را عامل امنیت منطقه تلقی کرده و همچنان موافق حضور تفنگداران دریایی هستند.
یک پنجم نفت حملشده از طریق دریا دقیقا از تنگههرمز عبور میکند و بسیاری از کشتیها میبایست از این ناحیه عبور کنند و به دلیل حملات پیاپی نیروهای سپاه به ناوگان کشتیرانی باری و نفتی این منطقه، آمریکا تصمیم گرفت به جای خروج از منطقه پس از پایان جنگ به فکر تقویت ناوگان پنجم دریایی در بحرین و تنگههرمز باشد.
بحرین که در جریان جنگ ایران و عراق تمایل نداشت آمریکا در کشورش پایگاه نظامی داشته باشد نظر خود را تغییر داد و کشور خود را میزبان یکی از بزرگترین پایگاههای نظامی ایالات متحده آمریکا در خارج از مرزهای آمریکا قرار داد.
با تقویت ناوگان پنجم آمریکا در تنگههرمز بیشترین تنش میان ایران و آمریکا متوجه توقیفهای متعدد یا رجزخوانی دریایی بود. شناورهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دلیل آزار و اذیتهای دریایی بسیاری از کشورها را نگران امنیت آن منطقه کرده بود و تنشها گاه به شلیک هشداری نیز کشیده میشد؛ اما این تنشها به رویارویی مستقیمی که بتواند منجر به شروع تنش و جنگ دریایی شود، سوق پیدا نکرد.
بازداشت ملوانان و شروع رجزخوانی
کشور سلطنتی بریتانیا یکی از مهمترین همپیمانان دریایی ایالات متحده آمریکا در جهان محسوب میشود که تاکنون مانورهای متعدد دریایی در نقاط مختلف جهان داشتند. کشتیها و شناورهای جنگی سلطنتی جهت تامین امنیت کشتیهای تجاری و نفتی در منطقه دریایی خلیجفارس، دریای سرخ و تنگههرمز حضور فعالی داشتند و همچنان نیز دارند.
در سومین روز فروردین ۱۳۸۶ در زمانی که ۱۵ملوان بریتانیایی سوار بر ناوچه اچاماس کورنوال به دنبال یک کشتی تجاری وظیفه خود را انجام میدادند به بهانه ورودشان به آبهای مرزی ایران بازداشت و پس از ۱۳روز پس از دیدار با محموداحمدینژاد و برپایی نمایش رسانهای، آزاد و به لندن پرواز کردند.
بازداشت ۱۵ ملوان بریتانیایی آغاز تنش دریایی ایران و آمریکا بود هرچند که بسیاری معتقدند بازداشت ملوانان توسط جمهوریاسلامی پاسخ ایران به آمریکاییها بود. جلال شرفی، دیپلمات جمهوریاسلامی در بغداد که در سال ۱۳۸۵بازداشت شده و مورد بازجویی قرار گرفته بود، پس از آزادی اعلام کرد که نیروهای آمریکایی او را بازجویی و مورد شکنجه قرار دادهاند.
بازداشت ملوانان بریتانیایی، یادآوری بود به جهان از مشکلسازی جمهوریاسلامی در تنگههرمز و خلیجفارس.
تهدید، تنش سیاسی و تحریمها
روابط ایالات متحده آمریکا و جمهوریاسلامی همواره در تغییر بوده است؛ اما یک سیاست واحد مبنی بر مهار و کنترل جمهوریاسلامی از سوی روسای جمهور آمریکا مدنظر بود با این حال در بخشی از تاریخ این دو کشور، اوج تنش یا تنشزدایی را شاهد هستیم.
پس از دوران جورجبوش و اعلام محور شرارت جمهوریاسلامی در منطقه و همچنین احتمال رویارویی نظامی شاهد هستیم که با روی کار آمدن دولت باراک اوباما روابط آمریکا و ایران رو به تعامل و دیدارهای پنهان و غیرمنظره سوق پیدا کرد با این وجود همواره جمهوریاسلامی از سوی ایالات متحده آمریکا تحت تحریم و همان استراتژی مهار و کنترل بود. یکی از سیاستهای باراک اوباما مرتبط با تحریم شدید نفتی و قطع دسترسی به منابع مالی نفتی بود. کنگره آمریکا در سال ۲۰۱۲ تحریم نفت جمهوریاسلامی را شروع شد. یکی از مهمترین دلیل شروع تنش دریایی ایران و آمریکا نیز تحریمهای نفتی بود. با تحریم نفت ایران و توقیف نفتکشهای حامل نفت ایران مقامات جمهوریاسلامی شروع به تقابل و رجزخوانی کردند. نفت ایران دیگر نه به صورت آزاد بلکه به شکل قاچاق به فروش میرسید. نیروی دریایی آمریکا در منطقه موظف به شناسایی و توقیف مراحل جابهجایی نفت ایران بودند و به همین دلیل مقامات جمهوریاسلامی و بخصوص علی خامنهای نسبت به این رویداد واکنش منفی نشان دادند.
مقامات جمهوریاسلامی هشدار دادند قصد دارند عرض ۵۴ کیلومتری تنگههرمز را به دلیل تحریم نفتی کاملا در اختیار خود قرار داده و اقدام به بستن تنگه کنند که همین سخنان منجر به واکنش باراک اوباما شد و وی در نامهای به خامنهای هشدار داد «بستن تنگه هرمز خط قرمز ایالات متحده آمریکا محسوب میشود» و این اقدام منجر به واکنش نظامی خواهد شد.
تنگه هرمز یکپنجم نفت حملشده دریایی را از خود عبور میدهد و تهدید مقامات جمهوریاسلامی منجر به ورود ناوشکن و کشتیهای جنگی جدید به خاورمیانه شد و پایگاه پنجم دریایی آمریکا تصمیم گرفت گشتزنی خود را بیشتر کند.
به دلیل گسترش نقش نیروی دریایی آمریکا در منطقه شاهد پروازهای منظم بی-۲نیز بودیم که پرواز بمبافکن استراتژیک ایالات متحده آمریکا هم موجب ترس عمیق در دل مقامات جمهوریاسلامی شد و همچنین شایعاتی مبنی بر احتمال حمله نظامی به ایران در بسیاری از رسانهها منتشر شد.
تهدید مقامات جمهوریاسلامی مشابه دیگر موضعگیریهای حکومت جمهوری اسلامی توخالی از آب درآمد و تنگه هرمز با وجود تکرار این ادعا هرگز بسته نشده است. نیروهای آمریکایی از آن سال تاکنون گشتزنی خود را به منظور ممانعت از قاچاق نفت انجام میدهند.
پاسخ مقامات سپاه به عدم توان نظامی جمهوریاسلامی در آب
با وجود سفر حسن روحانی به نیویورک و تغییر رویکرد ظاهری حکومت جمهوریاسلامی در تعامل اجباری با آمریکا جهت خروج از انزوا و تحریمها، شاهد حملات متعدد قایقهای تندرو به کشتیهای تجاری در بین سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۳هستیم.
چندین نفتکش مورد حمله قرار گرفتند و مقامات جمهوریاسلامی ادعای دخالت نیروهای سپاه در این خرابکاریها را رد کردند. با نگاهی به سخنان مقامات سپاه و نیروی دریایی ارتش مشخص میشود که این مقامات نظامی و سیاسی تلاش میکردند برتری خود در دریا را نسبت به دیگر نیروهای نظامی در منطقه اعلام کنند؛ اما این ادعا با واقعیت یکسان نبود. با نگاهی به رتبهبندی جهانی در دریاها، نیروی دریایی جمهوریاسلامی جایگاه برابری با قدرت برتر جهان یعنی ایالات متحده آمریکا نداشت؛ اما قایقهای تندرو سپاه تلاش میکردند نظم منطقه را دچار اختلال کنند.
سپاه پاسداران جمهوریاسلامی در ادامه رجزخوانیهای خود در تاریخ ششم اسفند ۱۳۹۳در اقدامی بیسابقه اقدام به حمله موشکی به ماکت ناوهواپیمابر کلاس نیمیتز کرد. جمهوریاسلامی در نمایشی که مورد تمسخر جهان قرار گرفت از طریق بالگرد و قایقهای تندرو و حضور تکاورهای سپاه وارد ناو هواپیمابر قلابی شد؛ پس از آن با شلیک چند موشک کروز و بالستیک اقدام به انهدام این ناوهواپیمابر کلاس نیمیتز کرد که تصاویر نشان میدهد تعدادی از موشکها به ماکت ناو هواپیمابر آمریکایی نیز برخورد نکرده است.
در حاشیه این رزمایش که همزمان بود با مذاکرات اتمی، علی لاریجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی و فرماندهان ارشد سپاه و ارتش این اقدام نمایشی را پیروزی نامیدند و آن را نمایش پررنگ « مولفههای استقلال» دانستند!
مقامات نظامی آمریکا پس از این حمله شبیهسازی به ناو هواپیمابر کلاس نیمیتز، این اقدام را غیرمسئولانه خواندند و اعلام کردند که این رفتارها، نیروی دریایی آمریکا را نگران نخواهد کرد.
پس از حمله سپاه به ماکت ناوهواپیمابر کلاس نیمیتز، تحولات دریایی میان جمهوریاسلامی و آمریکا تغییر محسوسی پیدا کرد. جمهوریاسلامی شروع به توقیف و حمله به کشتیهای جنگی آمریکا در منطقه کرد و با بازداشت ملوانان آمریکا و همچنین نزدیک شدن قایقهای تندرو سپاه به کشتیهای جنگی آمریکا و کشتیهای تجاری منطقه تلاش کرد حوزه آبی خلیجفارس را درگیر تحولات ناآرام دیگری کند.
قسمت اول را از اینجا بخوانید
مرتضی اسماعیلپور