مراسم الحاق دیلمان به ناوگان شمال و منطقه چهارم دریایی نیروی دریایی ارتش با حضور مقامات ارشد نظامی جمهوریاسلامی برگزار شد. تصاویر مرتبط با دیلمان نشان میدهد که تغییرات محدودی روی این کشتی کلاس-موج ایجاد شده است.
خبر الحاق این ناوچه به ناوگان دریایی جمهوریاسلامی در رسانههای نظامی آمریکا و چند کشور بازتاب پیدا کرده است؛ اما تمام این رسانهها این کشتیجنگی را تحت عنوان «ناوچه» معرفی میکنند درحالی که جمهوریاسلامی حتی نام این کشتی را علاوه بر «شماره ۷۸»، «ناوشکن دیلمان» ذکر کرده است.
سابقه بزرگنمایی مباحث نظامی از سوی جمهوریاسلامی همواره تکرار شده است و این بار نیز «ناوچه» را به «ناوشکن» تغییر کاربری داد تا شاید بتواند خود را در میان بزرگان اقیانوس جایی دهد که برخلاف خواسته آنان این امر منوط به شروط مشخصی از جمله واقعی بودن ادعاها دارد.
ناوچه دیلمان از کلاسِ موج آمده است. کلاس موج یا کلاس جماران خود برآمده از کلاس الوند است که برچسب بریتانیایی دارد که در زمان محمدرضا شاه فقید از پادشاهی بریتانیا خریداری شد و در خدمت نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی قرار گرفت.
تغییراتی در ناوچه جدید نسل موج دیده میشود که مهمترین آنها شامل، اتصال سامانه دفاعی کمند، دست کم چهار متر افزایش محیط پذیرش بالگرد (بنابر ادعاها) و دکل یکپارچه آن است.
بررسی ادعاهای جمهوریاسلامی درخصوص نسل پیشرفته رادارها و همچنین فرمت رادارگریزی کشتی نشان میدهد این ادعا نادرست است و جمهوریاسلامی تلاش میکند بازی با کلمات را به جای بیان واقعیت عرضه کند.
رادارها از نوع آرایه فازی نصب شده روی ناوچه دیلمان ارتقا یافته نسبت به دیگر ناوچههای نسل موج است که این رادارها به نسبت رتبهبندی جهانی از منظر دقت و شناسایی تحت عنوان «نسل پیشرفته رادارها» تلقی نمیشود و یا ادعای رادارگریزی ناوچه دیلمان با واقعیت همخوانی ندارد چرا که تاکنون تمام کشتیهای کلاس موج توسط رادارها شناسایی شدهاند و شکل این ناوچهها امکان پنهانسازی ندارد.
ادعای مقامات جمهوریاسلامی مبنی بر قدرت جنگ الکترونیک از جمله مواردی است که در آینده مشخص خواهد شد؛ اما مواردی همچون «هر وجه راداری از هزار عنصر راداری آرایه فازی برخوردار است که مجموعا از چهار هزار عنصر راداری تشکیل میشود و قابلیت ردیابی چندین هدف را به صورت همزمان دارد»، نشانه پیشرفت این ناوچه در سطح ناوچههای موجود در کلاس موج است.
مقامات نظامی جمهوریاسلامی بارها مدعی شدند که توان مقابله با هرگونه تنش نظامی را چه در کشورهای دیگر و چه در مرز آبی، خاکی و هوایی ایران دارند. در ادامه این یادداشت به توان نظامی جمهوریاسلامی در حیطه نیروی دریایی پرداختهام.
بزرگترین شناور جنگی جمهوریاسلامی کلاس موج و یا «کلاس جماران» نام دارد. ناوچهای که خود جمهوریاسلامی میگوید ناوشکن است اما نه به اندازه ناوشکن است نه سیستم قدرتمندی را با خود یدک میکشد. کلاس جماران که براساس ناوچه کلاس الوند ساخته شد که پیشتر شاه فقید آن را از انگلیس خریداری کرد. اشاره کنم که شاه فقید از این کلاس چهار شناور وارد ایران کرد که یکی از آنان به کلی نابود شد، یکی دیگر پس از سالها تعمیر به دلیل صدمه شدید به ناوگان بازگشت و درحال حاضر سه ناوچه با کلاس الوند به نامهای الوند، البرز و سبلان در خدمت ارتش جمهوریاسلامی است.
از کلاس جماران نمونههای دیگری ساخته شد همچون ناوچه دماوند، سهند و دنا که هر کدام سرنوشت خاص خود را دارد. کلاس دماوند عمری بسیار کوتاه داشت و در هفته دوم پهلوگیری در بندرپهلوی (انزلی) به دو نیم تقسیم میشود که این پایان زودهنگام نشان از ضعیف بودن شناورهای جمهوریاسلامی مقابل هوای طوفانیست.وضعیت کلاس سهند نیز بهتر از دماوند نیست و او دارای ضعفهای بسیار زیادی همچون رادار دهه ۷۰میلادی است و از طرفی قدرت واکنش دفاعی عملا ندارد و با وجود سامانه دفاعی ضعیف به راحتی قابل انهدام است. هرچند جمهوریاسلامی تلاش میکند آن را بهروزرسانی کند؛ اما مجهز نبودن این ناوچه ضعیف به سیستم رادار هدایت، خود نشان از محدود بودن قدرت این ناوچه است.کلاس دنا نیز بهتر از کلاس سهند و دماوند نبود و نیست! ناوچه دنا که سه سال پیش تحویل نیروی دریایی شد، میبایست مدرنترین تجهیزات را همراه خود داشته باشد؛ اما حتی از سیستم توپخانه مدرن برخوردار نیست و سیستم هدایت آن دستی و براساس فرد هدایت کننده سیبل پیش میرود! و از طرفی سامانه دفاعی کمند در عقب این ناوچه قرار گرفته است.
جعل نام در نیروی دریایی ارتش جمهوریاسلامی صرفا مرتبط با کلاس موج نیست و دیگر ناوچهها و حتی اسکورت شناورها نیز به نام ناوشکن معرفی میشوند. اسکورت کلاس بایندر از همان تغییر هویتها محسوب میشود که در حقیقت اسکورت سبک ۹۰۰ تنی محسوب میشود، که با وجود ۶۰ ساله بودن در خدمت ارتش جمهوریاسلامی قرار دارد تا بدون داشتن هرگونه سامانه دفاعی هوایی و خاکی تحت عنوان ناوچه موشکانداز معرفی شود.
بدون اغراق باید بگویم رویای شاه فقید داشتن نیروی دریایی قدرتمند در منطقه بود. او بود که دهها فروند ناوچه و حتی ناوشکن سفارش داده بود و امروز جمهوریاسلامی هرچه دارد مدیون سفارشات شاهنشاه آریامهر است. یکی از مهمترین شناورهای رزمی نیروی دریایی جمهوریاسلامی شناور تندرو موشکانداز کلاس کمان است که شاه فقید ۱۵فروند آن را از فرانسه خریداری کرده بود.
کلاس کمان که پرتعدادترین شناور نیروی دریایی جمهوریاسلامی محسوب میشود با مهندسی معکوس تعداد ۵ فروند دیگر را طی ۴۰ سال اخیر توانسته رونمایی کند. این شناور بسیار کموزن، بیشترین کارایی را تحت عنوان گشتزنی داشته است. کلاس سینا مهندسی معکوس کلاس کمان است که با نامهای پیکان، درفش، سپر و جوشن در شمال و ناوچه «زره» در جنوب مستقر کرده است.
اما عجیبترین اقدام نیروی دریایی جمهوریاسلامی تبدیل کردن کشتی تفریحی محمدرضاه شاه فقید تحت عنوان کشتی شهسوار به شناورجنگی تحت عنوان کلاس حمزه است.
دیگر کلاسهای شناور جمهوری اسلامی یکی پس از دیگری صرفا کاراییِ تفریحی و غیرجنگی دارد؛ اما تحت عنوان شناور جنگی به خدمت گرفته شده است. از کلاس پروین، کات، کنارک، رودکی، کاویان و… است که همانطور که اشاره کردم یا تفریحی هستند یا تجاری که هیچگونه توان نظامی چشمگیری ندارد و صرفا میتواند به عنوان جابهجا کردن نیروهای بسیار محدود و یا انتقال تجهیزات بسیار کم نقش ایفا کند.
جمهوریاسلامی در راستای تبلیغات و پروپاگاندا بسیار مهارت دارد و میتواند از شناورهای همچون کلاس قاسم سلیمانی به عنوان یک دستاورد خاص معرفی کند؛ اما در واقعیت و مقایسه آن با دیگر کشورها، شناورهای جمهوریاسلامی جای هیچگونه مقاومتی ندارند چه برسد به توان مقابله و پیشروی که محال است.
زیردریایی قدرت اصلی نیروی دریایی جمهوریاسلامی
هرچند این ادعا که جمهوری اسلامی ۱۹ زیردریایی دارد همواره مطرح میشود؛ اما قدرت توان زیردریایی جمهوریاسلامی بسیار ضعیف و پایین است.
مهمترین زیردریایی جمهوری اسلامی تحت نام «کلاس کیلو» است که در دهه ۷۰ توسط روسها طراحی و در سال ۱۹۸۲ وارد خدمت شد. روسها در زمان فروش این زیردریایی دفترچه مراقبت و تعمیر آن را تحویل ندادند و به همین دلیل جمهوریاسلامی همواره موانع و مشکلات مختلفی با این زیردریایی مهم خود داشت که در بعضی مواقع این زیردریایی جهت تعمیر ماهها در حالت غیرعملیاتی قرار گرفت تا جهت بهینهسازی آن فرآیندی طول بکشد.
از سه زیردریایی کیلو یک زیردریایی عملا خارج از فعالیت است و دو فروند دیگر آن نیز همانطور که اشاره کردم؛ عمدتا امکان عملیات در دریای عمان را بخاطر تعمیرات از دست میدهند.
دیگر کلاسهای زیردریاییهای جمهوریاسلامی نیز امکان مشارکت در آبهای پرعمق را ندارد و حداکثر میتوانند طی چهار روز در آب بمانند که این وضعیت در کنار سن بالای تعدادی از این زیردریاییها خود با چالش بزرگی روبرو شده است.
توان زیردریایی جمهوریاسلامی به نسبت دیگر کشورهای دارای زیردریایی صرفا از نظر تعداد توان حضور در جدول را داراست و از نظر عملیاتی امکان مانور گستردهای را ندارد و تنها میتواند در آبهای کمسطح تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
مرتضی اسماعیلپور